پادشاهی نرون از آغاز تا پایان
نرون کلاودیوس کایسار آوگوستوس گرمانیکوس Nero Claudius Caesar Augustus Germanicus زادهٔ ۱۵ دسامبر سال ۳۷ میلادی یکی از خونخوار ترین امپراطوران رم بود که که از سال ۵۴ تا ۶۸ میلادی بر این سرزمین فرمان راند و بر روم حکمرانی کرد. نرون در سال ۵۴ میلادی پس از مرگ کلودیوس توانست حکومت را رسما به دست گیرد. او در دوران فرمانروایی اش بیشتر تمرکز خود را بر روابط خارجی اش و تجارت قرار داد.
قاعده نرون معمولاً با استبداد و افراط همراه است. بیشتر منابع رومی، از جمله سوئیتونیوس و کاسیوس دیو، ارزیابیهای منفی زیادی از شخصیت وی و سلطنتش ارائه میدهند. به همین ترتیب، تاسیتوس ادعا میکند که رومیها او را منفور و فاسد میدانستند.
آغاز پادشاهی نرون، عصر طلایی
عموم مردم روم، پادشاهی نرون را اتفاقی مبارک و الهی میدانستند. در حقیقت دوران ابتدایی حکومت او را «عصر طلایی» نامیدهاند. نرون بیش از هر چیزی علاقه داشت محبوب باشد. در سالهای اولیه حکومتش، بهطور کامل تحت سرپرستی و دستورات مادر خود بود و به همراه مادرش حکومت را به صورت مشترک اداره میکرد و در کنار آگریپینا به رتق وفتق امور میپرداخت، در حقیقت نرون هیچ نقشی در مدیریت امور نداشت و به همین خاطر در عمل امپراتوری به تنهایی بیمعارض توسط مادرش اگریپینا اداره میشد، که به نرون کاملاً کمک کرد و اصلاحاتی را در دولت ایجاد کرد که شامل: مجازات اعدام را لغو کرد، مالیاتها را کاهش داد، به بردهها توجه نشان داد، به امور قضایی و اقتصادی رسیدگی کرد، تجارت را رونق بخشید به دیپلماس توجه نشان داد و رابطه بسیار نزدیکی را با سناتورها برقرار کرد و به ارتش خود توجه بسیاری کرد و به کاهنان اجازه داد در برخی از مسائل سیاسی که به سرنوشت کشور بستگی داشت دخالت کنند حتی او توجه بیشتری نسبت به دانشمندان، فیلسوفان و موسیقی دانان نشان داد تا در دربار حضور چشمگیری پیدا کنند، او همچنین کنسرتها، مسابقات ارابه رانی و مسابقات ورزشی را رونق داد و حتی طبقات اجتماعی را در بین مردم دست کرد، همچنین مسابقات گلادیاتوری را لغو کرد. در نظر مردم او و مادرش واقعاً حاکمان بسیار عاقل و خوبی بودند، هر چند این در مورد نرون درست نبود و او بیشتر یک دست نشاند در دستان نیرومند مادرش نبود و حکومت را در اصل بهطور کامل اگریپینا چپاول کرده بود، یک چیزی که نرون در اوایل حکومت اسمی خود از آن میترسید این بود که او از بازپسگیری تاج و تخت توسط پسر کلودیوس نگرانی داشت.
اگر مردم، نرون را دوست میداشتند، احتمال کمتری وجود داشت تا از رقیبش حمایت کنند؛ بنابراین از نظر نرون، محبوبیت به معنای قدرت بود. با این همه اوضاع در خانه امپراتور چندان مساعد نبود. نرون فقط ۱۶ سال داشت که به امپراتوری رسید و تا آن زمان جوانترین و بی تجربهترین امپراتور روم به حساب میآمد. او همیشه میخواست تا نوازنده و شاعر بزرگی شود و همیشه خود را یک هنرمند میدانست و از امور مملکت داری هیچ چیز نمیدانست. در واقع او به اصرار مادر خود بر تخت سلطنت نشست. از همان ابتدا قرار شد که نرون با مشورت و همیاری اموزگارانش سنکا و بوروس – دو نفر از فرماندهان معتمد ارتش روم و دو مشاور پرقدرت و بهطور کامل تحت سرپرستی مادرش – کشور را اداره کند و آنها نیز تا حد توان، نرون را راهنمایی میکردند.
در یک سالی که مادرش و این دو یار وفادار به نرون در اداره امور کشوری کمک میکردند، همه چیز به خوبی و در آرامش میگذشت. در این زمان دوستان صمیمی نرون دائم در گوش او زمزمه میکردند که مراقب مادرش باشد. آنها میگفتند که آگریپینا فکر سلطنت در سر دارد.
نقش مادر نرون در به قدرت رسیدن او
مادر نرون اگریپینا نام داشت زنی بسیار جاه طلب بود. بعد از آنکه همسرش یعنی پدر نرون مسموم و کشته شد و نرون که بیش از ۱۶ سال نداشت بر تخت نشست او پس از جلوس بر تخت شاهی برادر خویش را با همکاری مادرش به قتل رساند و پس از آن نیز در سال ۵۹ میلادی مادر خویش را نیز مسموم و به هلاکت رساند. ولی پس از مرگ مادرش از کرده خویش پشیمان شد.
مادر نرون، آگریپینا جوان، بهطور کامل و آشکارا بر زندگی اولیه و تصمیمات نرون و امپراتوری روم سلطه تمام و کمال قدرتمند و نفوذی بیاندازه داشت و در حقیقت تمام قدرت در اختیارات مادر خود اگریپینا بود تا اینکه در سال اول حکومت خود، مادرش را بتدریج شروع به کنار گذاشتن کرد و باعث شد که اگریپینا با وی بر سر قدرت درگیر شود و این درگیری به حدی رسید که اگریپینا در پنجمین سال در سلطنت پسرش به دستور خود نرون مخفیانه در قصرش کشته شود.

نرون خیره شده به بدن مادرش اگریپینا
قتل مادر نرون بدست خود نرون
در سال ۵۸ میلادی، نرون نهایتاً تصمیم گرفت بعد از بیرون انداختن مادرش به ازدواجش با اکتاویا خاتمه دهد و با زنی به نام «پوپایا سابینا» (Poppaea Sabina) ازدواج کند ولی مادرش که هنوز هم زنی قدرتمند، بانفوذ و محبوبی بود و هنوز هم قدرت او از طرف پسرش به عنوان مادر امپراتور در امپراتوری به مقدار قابل توجه ای وجود داشت و او تا هنگام مرگش در سال ۵۹ مرتباً علیه نرون شدیداً آشوب میکرد و جناحهایی از سناتورها و غیر را تشکیل میداد که هنوز به او وفادار هستند و آنها سعی کردند نرون را با یکی که مطیع دستورات امپراتریس هست جایگزین کنند و اگریپینا با اقدامات او ساکت نمینشست و تصمیم گرفت اعتراضش نسبت به این اقدامات را به گوش مردم و سربازان برساند و او حتی در کنار رئیس اربابان شهر رم، کالپورنیوس پیزو به توطئه پرداخت و میخواست که گایوس روبلیوس پلوتوس را که یک فرد کاملاً ناتوان بود را به عنوان امپراتور جایگزین نرون کند و بخش اعظمی از ارتش که همچنان به مادر امپراتور وفادار بودند با این خواسته اگریپینا موافقت کردند؛ مردمی که دوست نداشتند نرون از اکتاویا جدا شود شورش گستردهای کردند و با اقدامات اگریپینا برای عزل نرون کمک میکردند. این اقدام مادر بالاخره نرون را به نقطه ای رساند که آگریپینا را به قتل برساند و برای همیشه از دخالتهای مداوم او و همدستان قدرتمندش خلاص شود، هر چند ناگفته نماند که در این نقشه قتل معشوقه او پوپایا نقش داشته، پوپایا در مقابل با سلاح لطف و زیبایی خویش پیش آمد و پیروز شد، جوانی و زودباوری نرون کار خود را کرد. پوپایا به نرون طعنه میزد که از مادرش میترسد، و به او قبولاند که آگریپینا نقشة سقوط او را میکشد. عاقبت در جنون دلباختگی، نرون به قتل زنی که او را زاده، از شر دشمنان قدرتمندش حفاظت کرده و نیمی از جهان آن روزگار و کل سرزمین و افتخار روم را بدو داده بود رضا داد.
تصمیم نرون برای کشتن مادرش اصلاً عجولانه نبود و به دقت برنامهریزی شده بود. میگویند در ابتدا او میخواست در سه مرحله با زهری قدرتمند در غذای مادرش کار او را یک سر کند اما هر سه بار موفق نشد و اگریپینا با کشف پادزهرها خود را نجات داد، بعد میخواست وسیله ای را به متخصصان سفارش دهد و در سقف اتاق مادرش نصب کند که هنگام خواب روی او بیفتد و او را بکشد اما وقتی ثابت شد که اجرای این نقشه پیچیدهاست، او به سراغ نقشه دیگری رفت، او حتی میخواست زمانی که مادرش در بین مردم میرفت او را ترور کند اما این هم نگرفت، و حتی یک بار خانه مادرش را آتش زد تا او در آتش جان دهد اما این نقشه هم نگرفت، در یکی دیگر از نقشههایش این بود که او را متهم به خیانت کند و دستور خودکشی را برای مادرش بفرستد اما بخاطر دوری مادرش از شهر و نفوذ بسیارش در کارها نتوانست هیچ بهانه ای پیدا کند. در آخرین نقشه نرون این بار قرار بود آگریپینا در قایقی غرق بشود. البته این کار هم موفقیتآمیز نبود چون او با شنا خودش را به ساحل رساند. در نهایت هم نرون به سنتها بازگشت و بنا بر روایت عده ای، آگریپینا با ضربات شدید چاقو با یک برنامه ماهرانه تر به قتل رسید، طبق گفتهها زمانی که قاتلان آگریپینا را دیدند چون او را گرفتند، او برهنه شد و گفت: «شمشیرتان را در رحم من فروکنید زیرا چنین بچه ای در این به وجود آمده» و بعد از چند ضربه مرد. امپراتور که به دیدار جسد برهنه مادرش آمد، گفت: «نمیدانستم مادری تا این حد زیبا دارم، فوقالعاده هست به زیبایی او ندیدهام.» نرون بعد از قتل مادرش پیروزی شکست آمیز را بدست آورد و همزمان یک عذابی بزرگ در قلب و روحش به وجود آماده که باعث میشد روح مادرش را ببیند و خیلی کم پیش میآمد که شبها خوابی آرام داشته باشد.

نقاشی از ندامت و پشیمانی نرون پس از قتل مادرش
خشم مردم روم از اقدام وحشیانه نرون در کشتن مادرش
کمی بعد خبر قتل «آگریپینا» در شهر شورش مردمی را بر روی «نرون» به همراه آورد و ارتش از این عمل امپراتور در حق مادرش بسیار زیاد خشمگین و ناراضی شدند و همین امر باعث شد نرون به ناپل فرار کند تا روم برای او آرام شود. نرون بعد از قتل مادرش شروع به تغییر اساسی در همه زندگیش کرد. شاید این به دلیل عذاب وجدانی بود که بعد از مرگ مادرش به سراغش آمد. فرقی نمیکند که به خاطر احساس گناه بود یا چیز دیگری. هیولای درون نرون آزاد شده بود، هر چه که بود، پادشاه مهربان و عادل یک شبه غیب شد و غولی سهمگین از دل آن بیرون آمد. نرون همیشه اهل افراط کاری بود اما دیگر این افراطها کار را به جایی رساند که همه اطرافیان از دستش عاصی شده بودند.
او مبالغ زیادی را صرف کارهای هنری اش میکرد و مثلاً در رم اجرای موسیقی داشت. در هنگام اجراهای او کسی حق ترک مکان را نداشت. اگر او تنها پادشاهی لذت طلب بود، آنچنان مشکلی پیش نمیآمد اما در کنار این خصیصهها او ظالم هم شده بود.
بعد از مرگ آگریپینا، نرون که از همسرش دل خوشی نداشت، بالاخره او را به بهانه نازایی طلاق داد تا با خیال راحت با پوپایا ازدواج کند اما در نهایت به خاطر فشار افکار عمومی تصمیم گرفت بگذارد اکتاویا برگردد؛ البته برای مدت کوتاهی، چون کمی بعد قرار بود اکتاویا خودکشی کند؛ خودکشی که به دستور نرون انجام شد. محبوبیت اکتاویا به ضرر نرون بود، برای همین او باید حذف میشد. وقتی که مردم برای اکتاویا عزاداری میکردند، امپراتور سر او را به همسر جدیدش هدیه داد.
تغییر رفتار نرون پس از قتل مادرش و خونخواری بی حد و حصر نرون
مردم روم احمق نبودند. مرگ ناگهانی اکتاویا و ازدواج سریع نرون مردم را با ذهن خطرناک امپراتورشان آشنا کرد. حالا اتهام خیانت علیه امپراتور روز به روز قوی تر میشد؛ در حالی که او هم به جای جبران گذشته شرورتر شده بود. مردی که روزگاری مجازات اعدام را حذف کرده بود، اکنون هر کسی را به ظن توطئه چینی اعدام میکرد؛ هر کسی را که انتقادی دربارهٔ او داشت. گفته میشود که علت بی رحمی عجیب و غریب نرون، قتل همسر و مادرش و عذاب ناشی از این خاطرات بود. البته بیشتر این قتلها فقط به خاطر بدگمانی بود؛ گرچه یک پیامد مشخص هم داشت، تمام رقیبان او حذف میشدند.
در این دوره او کمکم قدرت را از دست مجلس سنا گرفت و در حالی که فقط ۱۰ سال از قولی که به سنا برای تشکیل نظام جمهوری داده بود میگذشت، قدرت را تمام و کمال در دست گرفت. این کار به منزله قدرت و اختیارات بسیار بیشتر برای نرون بود، گرچه سنا هم پر از مردان پر قدرت و با نفوذی بود که بعدها باعث سقوط نرون شدند، به گفته تاسیتوس مورخ یونانی در مورد زنده ماندن و مرگ اگریپینا در زمان نرون:
“تا وقتی که اگریپینا مادر امپراتور احمق زنده بود سلطنت نرون عصر طلایی و شکوفایی بود و او (اگریپینا) با وجود جنگ سخت با او (نرون) مدیریت امور را به درستی انجام میداد با این وجود که از قدرت دور بود، ولی بعد از مرگش رفتار نرون به خودی خود بسیار مسخره تر، احمقانه تر و وحشیانه تر شد.
پس از مرگ آگریپینا، نرون تمام احساس درست و غلط را از دست داد و به چاپلوسی با مشاوران بیلیاقت گوش داد که سلطنت او را به نابودی کشاندند.
همچنین او از این زمان به بعد به هیچکس اعتماد نکرد و بوروس و سنکا نفوذ قدرتمند خود را بر نرون از دست دادند و هر دو از قدرت کنار رفتند.”
بدون شک این کار نرون حرکاتهای جنونآمیز او را به حد اعلا رسانید. بتدریج اعمال نفرتآور و دیوانه وار وی باعث شد تا بوروس از مقامش کنار رود و حتی سنکا دربار را ترک کند، در این زمان نرون سه مشاور بسیار قدرتمند و بانفوذ خود مادرش، بوروس و سنکا را از دست داده و تمام تصمیمات مهم بر گردن خودش افتاده بود که البته قادر نبود به خوبی از پس آنها بر آید. نرون با آتش زدن بخشهایی از شهر که نتیجه بیماری جنون قیصری است، مورد اتهام قرار گرفت. نرون برای رد این اتهام، مسیحیان را عاملین آتشسوزی شناسایی نمود و دستور به کشتار فجیع آنان داد او همچنین دستور داد که بعد از اتمام آتشسوزی بزرگ رم که دو سوم از شهر را ویران کرده بود را به جای ساخت دوباره شهر برایش به قصری مجلل تبدیل کنند که به خانه طلایی مشهور است. سرانجام بعد از آن که در سال ۶۴ میلادی شهر رم را به هوس ابلهانهای در آتش سوزاند و در سال بعد با گروهی از مطربان و رقاصان به یونان سفر کرد. نرون در سال ۶۵ میلادی موفق به سرکوب دسیسهگران پیزونی شد، همچنین در بین این توطیه گران افراد بسیاری بودند که به دروغ متهم شدند و سرنوشت فجیعی برای خودشان و خانواده یشان رقم خورد، طبق گفته مورخان ادعا میشود که در این دیوانگی که نرون در طول زندگی خود داشت ممکن است معشوقه و همسر او پوپایا سابینا نقش مهمی داشته باشد.
شکست نرون از پادشاهان اشکانی در جنگ ارمنستان
در جنگ ارمنستان از اشکانیان شکست خورد در نتیجه حاضر شد تاج پادشاهی ارمنستان را در شهر رم بر سر تیرداد برادر بلاش اشکانی بگذارد و سپس مخارج و هزینههای این جنگ را که حدود ۹ ماه طول کشید بپردازد و قرارداد صلح ۵۰ ساله هم با ایران امضا کند.
نرون دو لژیون اول آدوتریکس و اول ایتالیا را تأسیس کرد. این لژیون احتمالاً از بقایای طرح تأسیس یک نیروی ضربتی آبی خاکی به نام لژیون اول کلاسیکا میسنن سیس تشکیل شدهاست. نرون که در دوره خود با مشکلات زیادی روبرو بودهاست، تلاش کرد با تأسیس یک لژیون دریایی با توانایی نبرد در نقاط ساحلی بتواند، از این نیرو به عنوان یک نیروی واکنش سریع بهرهبرداری کند. این لژیون به فرماندهی گالبا سردار رومی و امپراتور آینده تأسیس شد. اما شکست مخالفان و عدم نیاز ضروری به وجود لژیون دریایی پایه، نرون را به این فکر انداخت، تا این لژیون را که هزینهٔ فراوانی برای آن شده بود، را به نقطهای دور ارسال کرده و از آن بهرهبرداری کند. از منظر سیاسی برای نرون که در حال غارت اشراف روم به دلایل گوناگون بود، چندان مطلوب نبود، یک نیروی جنگآور و خطرناک را در نزدیکی خود داشته باشد. از سوی دیگر برخی معتقدند، که این لژیون هر چند در دوره نرون تأسیس شد، اما استخدام و تربیت نیروهای آن در دوره گالبا صورت گرفتهاست؛ که به علت مخالفتهای نیروهای این لژیون با گالبا در آینده این احتمال ضعیف است. براساس گزارش دیوکاسیوس، لژیون اول ایتالیا در ۲۰ سپتامبر سال ۶۶ میلادی پرچم و عقاب خود را از امپراتور نرون (۶۸ – ۵۴ میلادی) تحویل گرفت. وظیفه این لژیون در بیشتر دوران حیات خود، حفاظت از مرز امپراتوری در مرزهای دانوب بود، که این لژیون، این وظیفه را تا قرن پنجم میلادی به خوبی انجام داد. نماد این لژیون یک گراز بود. کاسیوس دربارهٔ افراد این لژیون مینویسند که تمام افراد این لژیون از ایتالیاییهای رشید با قدی بلندتر از ۱۸۰ سانتیمتر (شش فوت) تشکیل شده بود. این لژیون در زمان تشکیل برای ارسال نیرو به ارمنستان برای نبرد با اشکانیان تأسیس گردید. این لژیون مبارز که به شرق فرستاده میشد، وظیفه داشت سردار رومی دومیتیوس کوربولون را در حمله جدیدش در ارمنستان یاری کند. ایرانیان در این عصر شاهنشاهی بلاش اول (۷۷ – ۵۱ میلادی) اشکانی را تجربه میکردند. در این عصر ایران و روم برسر مسئله تخت پادشاهی ارمنستان از سال ۵۸ میلادی درگیر نبرد بودند.
مهمترین اقدامات نرون
از اقدامات نرون میتوان به تشکیل دو لژیون یکم آدوتریکس است این لژیون به احتمال زیاد از بقایای طرح تشکیل یک ارتش ضربتی آبی خاکی به اسم لژیون یکم کلاسیکا میسنن سیس طراحی شده است. نرون که در زمان خویش با مشکلات بسیاری روبرو بود، همواره تلاش می کرد با تشکیل یک لژیون دریایی قدرتمند با قابلیت نبرد در تمام نقاط ساحلی بتواند، از این ارتش به عنوان یک سپاه مخصوص برای واکنش های سریع بهرمند شود. البته این لژیون به فرماندهی یکی از سرداران رومی به نام گالبا تأسیس شد.
اما پس از آنکه نرون تمامی دشمنان و مخالفان حکومت را سرکوب کرد دیگر نیازی به این لژیون نبود و همین باعث شد که نرون این نیرو را به جایی بفرستد که به آن نیاز هست چرا که نگه داشتن این نیرو هزینه بسیاری برای او به همراه داشت. این موضوع از دید سیاسی برای نرون که در واقع در حال چپاول اشراف روم به شکل های مختلف بود، وجود یک لژیون قدرتمند و خطرناک در کنار خویش، زیاد هم خوب نبود. برخی از مورخام معتقدند هر چند که این لژیون در زمان نرون به وجود آمد ولی تربیت سربازان این لژیون در زمان گالبا امپراتور بعد از نرون انجام شد. به هر حال وظیفه این لژیون در زمان تشکیل آن حفاظت از مرزهای امپراتوری روم در اروپا و در کنار رود دانوب بود. افرادی که در این لژیون ها خدمت می کردند بسیار ورزیده وجنگ دیده بودند و تمامی آن ها ایتالیایی الاصل و قد همگی افراد این ساخلو بالای ۱۸۰ سانتی متر بود. پرچم این لژیون عکس یک گراز بود. این لژیون وظیفه خود یعنی حفاطت از مرز های دانوب را تا قرن پنجم به نحوه احسن انجام داد. هرچند که این نیروی زبده در یکی از جنگ ها با سپاه اشکانی شکست بزرگی خورد. این جنگ ۹ ماه طول می کشد که نتیجه آن شکست لژیون های رومی است که نرون مجبور به بستن قرارداد صلح ۵۰ ساله با اشکانیان و پرداخت غرامت جنگی می شود.
جنایت نرون در حق مسیحیان
اقدامات نرون حتی به جایی رسید که دستور داد بخشی از شهر روم را آتش بزنند و سپس آتش سوزی شهر را به گردن مسیحیان انداخت و دستور داد تا تمام مسیحیان را بکشند. نرون در سال ۶۴ میلادی دستور داد تا شهر زیبای روم را به آتش بکشند و تمام شهر روم در آتش سوخت.
اسناد تاریخی میگوید در همان زمان یعنی (سوختن مردم رم در آتش ) نرون به بالای تپه ای رفته و با نواختن چنگ، آتشی که برپا کرده بود را تماشا و در کنار نواختن موسیقی از زنده سوزی مردم کشورش لذت می برد . وی پس از این آشوب در سال بعد با گروهی از مطربان و رقاصان به یونان برای تغییر ذائقه اش سفر کرد!
مطالب از سراسر وب
مطالب مشابه
زندگی و اقدامات سزار سردار مشهور روم
گایوس ژولیوس سزار (به لاتین: Gaius Iulius Caesar، تلفظ: گایوس یولیوس کایسار)، ژول سزار یا قیصر (زادهٔ ۱۲ یا ۱۳ ژوئیه ۱۰۰ پیش از میلاد – درگذشتهٔ ۱۵ مارس ۴۴ پیش...کالیگولا فرمانروای دیوانه روم
گایوس ژولیوس سزار کالیگولا اگوستوس ژرمانیکوس در روز ۳۱ اوت ۱۲ میلادی در آنتیوم ایتالیا به دنیا آمد. او سومین امپراتور از خاندان ژولیو کلودی است که ملقب به کالیگولا است. وی...تاریخ تشکیل کشور ترکیه
در سال ۱۹۲۱ با مهندسی ملت جدید “ترک” که نوع جدیدی از خرده امپریالیسم محلی بود، سایر ملت های قدیمی ساکن در آناتولی به صورت خشن سرکوب و یا با سیاست...تمام پادشاهان عثمانی به ترتیب
نام سلطان تصویر شروع سلطنت پایان سلطنت خط طغرا یادداشت — Emir GaziErtuğrul Beyارطغرل غازیAmîr Ghazi –The Esquire(b. ۱۱۹۱ – d. ۱۲۸۱) ۱۲۳۰ ۱۲۸۱ —[c] پسر Kaya Alp Oğlu Süleyman Şah و Haimā (Hayme) Ana; تا زمان مرگش...قیام اسپارتاکوس، از ابتدا تا انتها
قیام بردگان به رهبری اسپارتاکوس اساس قدرت امپراتوری روم در بهره کشی از غلامان، بردگان و گلادیاتورها بود. در ۷۳ ق.م امپراتوری با تهدید بسیار جدی داخلی به نام قیام بردگان...پربازدیدترین مطالب
- هفته
- ماه
- کل
برچسب ها
آرشیو ماهیانه
- اسفند ۱۳۹۹
- بهمن ۱۳۹۹
- آذر ۱۳۹۹
- آبان ۱۳۹۹
- مهر ۱۳۹۹
- شهریور ۱۳۹۹
- مرداد ۱۳۹۹
- تیر ۱۳۹۹
- خرداد ۱۳۹۹
- فروردین ۱۳۹۹
- اسفند ۱۳۹۸
- بهمن ۱۳۹۸
- دی ۱۳۹۸
- آبان ۱۳۹۸
- مهر ۱۳۹۸
- مرداد ۱۳۹۸
- تیر ۱۳۹۸
- خرداد ۱۳۹۸
- اردیبهشت ۱۳۹۸
- فروردین ۱۳۹۸
- دی ۱۳۹۷
- آذر ۱۳۹۷
- آبان ۱۳۹۷
- مرداد ۱۳۹۷
- تیر ۱۳۹۷
- اردیبهشت ۱۳۹۷
- اسفند ۱۳۹۶
- بهمن ۱۳۹۶
- دی ۱۳۹۶
- آذر ۱۳۹۶
- آبان ۱۳۹۶
- مهر ۱۳۹۶
- شهریور ۱۳۹۶
- مرداد ۱۳۹۶
- تیر ۱۳۹۶
- خرداد ۱۳۹۶
- فروردین ۱۳۹۶
- اسفند ۱۳۹۵
- بهمن ۱۳۹۵
- دی ۱۳۹۵
- آذر ۱۳۹۵
- آبان ۱۳۹۵